مراسم بزرگ زرتشتی ها
مراسم بزرگ زرتشتیها، بزرگترین گردهمایی هزاران زرتشتی در پیر سبز/ چکچک میعادگاه زرتشتیان جهان میباشد که هرساله از ۲۴ تا ۲۸ خرداد در آنجا برگزار میگردد. چکچک (زیارتگاه سبز) در کنار مجموعه مارکار یزد، زیارتگاه پیرنارکی مهریز، آتشکده یزد (آتشکده زرتشتیان)، پیرانگاه پای سرو حسینی، زیارتگاه پیر هریشت اردکان، زیارتگاه ستی پیر یزد (قلعه اسدان) و... یکی از دیدنی های زرتشتیان یزد میباشد. این تجمع زرتشتیها همچون گردهمایی مسلمانان در مراسم حج میباشد و به همان اندازه برایشان قداست دارد.
جشن های زرتشتی
زرتشتیان بهطورکلی برای برگزاری هر جشن یا مراسمی، یک سفره را در خانه یا تالار آتشکده پهن کرده و در کنار آن، آتشدانی با آتش فروزان، کندر، چوب سندل و سایر مواد خوشبو بر روی آتش میگذارند. همچنین یک تاس پر از آب، جامی از شیر، سبزه و انواع خوراکی نیز بر سر سفره قرار میدهند و همه اهل خانه به دور سفره همراه با موبد، نیایش اوستایی میخوانند.
جشن هاو زو رو؛ ششم فروردین که زادروز اشوزرتشت است به «هاو زو رو» معروف میباشد که از کلمه «هَفدورو» گرفته شده و یادآور «هفتادودو رویداد» است. در باور سنتی ایرانیان در چنین روزی، ۷۲ رویداد مهم و سرنوشتساز در تاریخ ایران اتفاق افتاده كه مهمترین آن، زادروز وخشور (پیامبر) این سرزمین و به پیامبری رسیدن او میباشد.
جشن فروردینگان یا فروردگان؛ هرساله در روز ۱۹ فروردین برپا میشود. بهطورکلی، در آیین مزدیسنی به هنگام موافق شدن نام روز با ماه خودش؛ آن روز را به جشن و پایکوبی میپردازند. این جشن نیز متعلق به فرهوهر (روح) درگذشتگان پاک تعلق دارد و برای گرامیداشت یاد آنان در پیرهریشت یزد، زیارتگاه زرتشتیان جهان در ماه فروردین هم برگزار میگردد. زرتشتیان در ششم فروردین نیز زادروز اشوزرتشت، به نیایش گاه رفته و با تهیه آش رشته، سیرگ و خوراکیهای سنتی؛ جشنی به این مناسبت به پا میکنند.
جشن وَرَهرام؛ «وَرَهرام به معنی پیروزی» یكی از روزهای خجسته آیین زرتشتی در هرماه است كه زرتشتیان در این روز به نیایشگاه «شاورهرام ایزد» رفته و ضمن نیایش خداوند به بخشش و دهش هم میپردازند. ازآنجاییکه تمام ماههای زرتشتیان سیروزه است؛ آخرین روز ورهرام هرسالشان، معادل چهاردهم اسفندماه خورشیدی میشود و به روز نیکوکاری معروف میباشد.
جشن تیرگان؛ نمادی از آخرین تیر آرش کمانگیر و آبپاشان، جشنی برای گرامیداشت تیشتر، ستارهباران آور میباشد. معروف است که در این روز، آرش کمانگیر به بالای کوه دماوند رفته و تیر معروفش را پرتاب کرده است. سپس این تیر از کوه و دشت گذشته و بر تنه درخت گردویی کنار رودخانه «جیحون» نشسته است. اینگونه آنجا را مرز ایران و توران تعیین کردهاند و هرساله به یادش جشن میگیرند.
جشن آیین پنجه؛ یادگاری از عصر باستان ، هرساله در روزهای پایانی تیرماه به مدت پنج روز در روستای مزرعه کلانتر میبد یزد برگزار میشود. در ایران قدیم، هرماه ۳۰ روز بوده و هرروز، نام خاصی داشته است. حال اگر ۱۲ ماه سال را در این ۳۰ روز ضرب كنیم؛ عدد ۳۶۰ به دست میآید كه ۵ روز از تعداد روزهای سال كمتر میباشد. زرتشتیان این پنج روز باقیمانده را با عنوان پنج روز آخر سال نامیدهاند و آن را با روشن کردن آتش در بامها جشن میگیرند.
جشن ۷ مرداد؛ جشن امردادگان یا امرداد روز یکی دیگر از جشنهای زرتشتیان ایران میباشد که ابوریحان بیرونی آن را اینگونه توصیف کرده است: «مردادماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزه پیش آمدن دو نام با هم جشن میگرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشتهای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و برکنار کردن گرسنگی و زیان و بیماریها میباشد، کارگزاری یافته است».
جشن سَده، از بزرگترین جشنهای ایرانیان باستان است که از دیرباز تاکنون توسط زرتشتیان برگزار میشود. آیین سده زرتشتیان اینگونه است که در غروب دهمین روز یا آبان روز از بهمنماه، دو موبد سفیدپوش لاله به دست، زمزمهکنان بهسوی هیزمهای گردآوریشده بر بلندی کوهستان رفته و از سمت راست 3 بار دور آن میگردند. سپس با شعله لاله آورده شده از آتشکده، آن را از 4 سو آتش میزنند و به همراه زبانه کشیدن شعلهها؛ هلهله، سرودخوانی و پایکوبی آغاز میشود. ساعتها بعد از فروکش کردن شعلهها، مردم بهویژه جوانان از روی آن میپرند و به شادمانی مشغول میگردند. وقتیکه آتش کاملاً خاموش شد؛ کشاورزان، مقداری از خاکستر سده را برداشته و به نشانه اتمام سرمای زمستان، برای برکت محصولشان به کشتزارهای خود میبرند. وجهتسمیه «سده» از عدد «صد» گرفته شده که فردوسی آن را به زمان پادشاهی هوشنگ و ابوریحان بیرونی به فریدون نسبت دادهاند؛ اما رسمی شدن این جشن، در زمان اردشیر بابکان رخ داده است.
«هوشنگ» خدیوِ پیشدادی یک روز پی شكار و شادی
بر اسبِ شهی سوار گردید در دشت پی شكار گردید
ناگاه كنار مشتِ خاری افتاد نگاه او به ماری
برداشت به چابكی یكی افكند بهسوی مارِ شب رنگ
آن مار، خزید و جان به در بُرد وان سنگ بسنگِ دیگری خورد
ناگاه شرارهای بیفروخت هر خار و خسی كه بود از آن سوخت
آن شعلهی خُرد گسترش یافت گرمی و فروغ از آن برون تافت
پیدایشِ آتش از همینجاست هرچند در این میان سخنهاست
در روزِ دهم ز ماهِ بهمن شد آتشِ جاودانه روشن
جشنِ «سده» گرم و شادیافزای زان روز ستاده پای برجای.
جشن گاهنبار؛ برای بزرگداشت و کاشت درخت، گیاه و محصولات کشاورزی، ایجاد سرسبزی، گرامیداشت آب، خاک، هوا و روشنایی برگزار میشود و از دیرباز جایگاه ویژهای دارد. در آیین زرتشتیان، با تولد هر نوزادی، پدر خانواده در نزدیک محل سکونت خود، نهال درخت همیشه سبزی نظیر سرو یا کاج در زمین کاشته و حین مراقبت از فرزندش، از آن درخت نیز مواظبت میکند.
جشن سفرههای شاه پری، وهمَرو و بیبی سهشنبه؛ متأثر از باورهای کهن ایرانی و غیر گاتایی میباشند که بعضی از آنها با فرهنگ و تفکر غیر ایرانی آمیخته شدهاند. اصولاً بر سر این سفرهها؛ عروسکهای پارچهای (نماد پریان و نیروهای غیرطبیعی)، آجیل مخصوص و... گذاشته میشوند.
آیین نوروز
روز اورمزد فروردین، نخستین روز سال نو و جشن نوروز میباشد. در این روز، به خانه تازه درگذشتگان میروند. البته تنها خویشان و دوستانی که در مهرومومهای قبل هم برای شادباش نوروزی به خانه متوفی رفتوآمد داشتند به دیدن خانواده متوفی میروند.
همچنین زرتشتیان در سپیدهدم روز اول هرسال با آبپاشی و روشن کردن آتش بر بامها و بلندیها به بدرقه روح و فروهر درگذشتگان رفته و روز سال نو را با شادی آغاز میکردند.
شیوه های نیکوکاری در آیین زرتشت
نیكوكاری و بخشش هماکنون نیز همچون گذشته، در سنت و فرهنگ زرتشتیان به سه روش «نیاز (دهش نقدی یا کالایی)، اشوداد (بخشش وقفی) و گهنبارخوانی (برگزاری جشنهای ۵ روز)» انجام میشود.
روزهای مهم زرتشتیان
در گاهشمار زرتشتی، هرماه سی روز و هرروز نام خاصی برگرفته از باورهای کهن ایرانی دارد که بسیار گرامی میباشند. روزهای ورهرام ایزد نام ایزد پیروزیبخش، مهر ایزد سمبل روشنایی و پیمان، سروش ایزد نماد فرمانبرداری و تشتر ایزد خدای بارانزا که به دلیل نقش مهمشان در زندگی مردم، از آنها بیشتر یاد شده است.
روز جمعه در فرهنگ زرتشتی
در گاهشمار زندگی زرتشتیان، هفته وجود ندارد که روزهای آن، نام خاصی داشته باشند. ایرانیان باستان بهجای جمعه که کلمه عربی است از عناوین روزهای اورمزد؛ دی بدین، دی به آذر و دی به مهر در هرماه استفاده میکردند.
آیین زرتشتیان: خواستگاری، نامزدی، عقد و...
در نظر زرتشت، زرتشتی به کسی گفته میشود که تابع «اشا» و برخوردار از خرد، گفتار و کردار نیک باشد. پس فقط باید با کسی شبیه خودش همراه و همسر شود و ازدواج او در دفاتر انجمنهای زرتشتی ثبت گردد. لازم به ذکر است که در این آیین، دختران خود همسر خویش را انتخاب میکردهاند.
در خواستگاری زرتشتیان، مادر و خواهر پسر اغلب به همراه نامه پسر (بر روی کاغذ سبز و داخل پاکت سبز) برای پدر دختر به خواستگاری میروند. خواستگاران علاوهبر نامه، یک دستمال سبز، یک کلهقند، مقداری سنجد و آویشن هم به منزل دختر میبرند. بعد از چند روز، خانواده دختر جواب نامه را با همان روش به خانه پسر برده و پدر دختر، موافقت خود را بیان میکند سپس مراسم نامزدی با بردن انگشتر و هدایایی همراه با لاله شمع روشن و... برگزار میشود. زرتشتیان، عقد و عروسی را هم در یک روز میگیرند.
در روز عروسی قبل از شامگاه، عروس با لباس سفید و خالی قرمز بر پیشانی و داماد با خویشان برای انجام مراسم عقد به نیایشگاه میروند. اقوام نزدیک نیز در پیشاپیش عروس و داماد؛ کتاب اوستا، آیینه، دو لاله روشن، انار، نقل سفید و تخممرغ به معبد میبرند و عروسی انجام میشود.
پس از پایان مراسم عقد، موبد تخممرغ سر سفره عقد را به پشتبام پرتاب میکند. با این کار موبد، حقوحقوق پدر نسبت به دختر برداشته میشود و پدر دیگر حقی به گردن دختر ندارد.
سپس ۱۰ موبد با گلاب و آیینه در دست، جلوی مهمانان آمده و به آنها گلاب و آجیل میدهد. درنهایت، عروس و داماد با اجرای موسیقی و ترانههای بومی و گاهی مراسم روحوضی توسط خویشان نزدیک به خانه داماد برده میشوند.
طلاق در آیین زرتشت
در نظر زرتشتیان، اگر ازدواج و زناشویی بر اساس عقل و خردمندی انجام شود؛ جدایی پسازآن مفهومی ندارد و تنها در موارد خیلی خاص، طلاق انجام میگیرد.
آداب خاکسپاری مردگان در دین زرتشت
در تعلیمات اشوزرتشت، جسم در کنار روح و به خاطر آن ارزشمند است پس هنگامیکه روح از جسم جدا شد، تن پلید گشته و باید از محیطزیست خارج شود تا آن را آلوده نکند.
زرتشتیان اولیه، جسد متوفی را در دخمه زرتشتی ، برج خاموشان میگذاشتند؛ اما پس از اسلام این کار منع شده و آن را خاک میکنند. آنها، جسد را در شب خاک نمیکنند بلکه تا صبح صبر کرده و سپس این کار را انجام میدهند. عزاداران اصولاً برای شرکت در این مراسم، لباس و شلوار سفید یا روشن بلند با روسری یا کلاهسفید میپوشند.
بعد از شستشو، چهار نفر او را بهوسیله تابوتی آهنی حمل میکنند. فرزند بزرگ متوفی نیز با پارچهای بر روی بازویش در جلوی تابوت حرکت کرده تا به همه بگوید که در این خانواده هنوز زندگی جریان دارد.
یکی از بازماندگان هم آتشدانی حاوی کندر و چوب سندل در دست گرفته و کمی جلوتر از تابوت حرکت میکند. معمولاً زنها بعد از خاکسپاری، مقداری آب روی خاک جسد ریخته و عود و شاخههای شمشاد را بر آن میگذارند و با جمله اوستایی (ایریس تنام یزه مئیده یا اشه ونام فره وشه یو؛ بر روان پاک و فروهر و همه گذشتگان درود باد) و سه بار گفتن «اشم وهو» مراسم را به پایان میرسانند. بعد از مراسم خاکسپاری مراسم روز سوم، چهارم، سیروزه و سال نیز برگزار میشود .
بهطورکلی، زرتشتیان تعصب خاصی در چگونگی برخورد با جسد مردگان ندارند. گاهی جسد را در دخمهها رها کرده و گاهی آن را به روشهای مختلف به خاك میسپارند.
احکام دین زرتشت؛ نماز
نماز زرتشتیان، نیایشی است كه در خرده اوستا تنظیم شده و به زبان اوستایی و کمی زبان زند و پارسی میباشد. خواندن نماز گروهی در دین زرتشت نیز به سه شیوه همصدایی، تکرار و زمزمه است.
نماز اُشهن؛ اُشهن یعنی تابش نور و روشنایی که گاهی پیش از برآمدن آفتاب است و زرتشتیان این نماز را برای آمدن روشنایی میخوانند.
روزه در آیین زرتشت
فلسفه روزه در نزد زرتشتیان با دیگر ادیان متفاوت است و معتقدند که تن جایگاه روح میباشد ازاینرو همواره باید قوی و نیازهای آن برآورده گردد تا روان نیز شاد و آرام بماند البته مخالف تنپروری و زیادهروی در خوردن و آشامیدن نیز هستند. زردشتیان بهجای یک ماه روزه گرفتن و نخوردن و نیاشامیدن، چهار روز خاص به نامهای وهمن، ماه، گوش و رام دارند كه تنها از خوردن غذاهای گوشت دار پرهیز میکنند.
چرا در هنگام نیایش باید كلاه یا روسری بر سر داشت؟
در باور سنتی زرتشتیان، به هنگام نیایش هالهای از نور به نام خُوَرِنَه (فر) اطراف آدمی را فرا میگیرد و این هالة نور در نیكوكاران شعاع بیشتری دارد بخصوص پیرامون سرِ انسان که محل تمركز حواس میباشد. پس سرها باید پوشیده شود تا در زمان نیایش، هماهنگی در چهره ایجاد شده و روحانیتر گردد.
سدره و کُشتی در دین زرتشت
پیامبر اشوزرتشت همواره مخالف جنگ و توصیهکننده صلح و دوستی بوده و بهجای جنگ کردن و پوشیدن لباس جنگی، از پیروانش خواسته تا پیراهنی به نام سدره یعنی لباس نیکاندیشی بپوشند و کمربند فروتنی یعنی کُشتی بر روی آن ببندند. هرگز جنگ نکنند بلکه مبارزه سالم کشتی را انجام بدهند.
پِنام چیست؟
«پِنام» پارچه سپیدی است كه موبدان برای پاکی آتش، هنگام روشن کردن و سرودن آتش نیایش در نیایشگاهها بهکاربرده و برای سرایش اوستا نیز پس از فوت شخص و قبل از خاکسپاری وی در جلوی دهان خود میبندند تا آلودگی و میكروب موجود در فضا به آنها سرایت نكند.
زرتشتی دوزی هنر زرتشتیان
ازجمله صنایعدستی خاص زرتشتیان؛ سدرهدوزی، کشتی بافی و زرتشتیدوزی یا گبردوزی است.
زرتشتی دوزی؛ هنر سوزندوزی ایرانیان باستان، نوعی دوخت نگارهها و نمادهای ویژهای مخصوص بانوان زرتشتی و جزو جهیزیه دخترانشان میباشد و پیشینه آن به پیش از اسلام برمیگردد.
در هنر زرتشتی دوزی که از ظریفترین انواع سوزندوزی است، نخهای رنگی روشن و زنده (سرخ، سفید و سبز) بسیار ظریف ابریشمی (ابریشم تابیده طبیعی) بر روی پارچههای ریزبافت و پوشاک زرتشتیان دوخته میشود. اکثر این دوختها، به اندازهای ظریف و کوچک هستند که فقط با ذرهبین قابلتفکیک میباشند؛ البته این امر، از بارزترین ویژگیهای زرتشتی دوزی محسوب میشود.
نقوش متنوع بهکاررفته در زرتشتیدوزی شامل نقوش گیاهی (درخت زندگی، سرو خمیده، درخت سرو و گل میخک)، نقوش حیوانی (طاووس، مرغ، خروس، هدهد و ماهی) یا نقوش هندسی (مربع و دایره) میشود.